ترندهای شبکههای اجتماعی، نیرویی غیرقابلچشمپوشی در صنعت سرگرمیاند، اما آیا تکیهکلامهای وایرال برای جذب مخاطب کافیاند؟ تجربه آثاری چون «زولا» و «فریبا» نشان میدهد. موفقیت در گرو قصهگویی عمیق با محوریت مسائل اجتماعی است، نه صرفاً استفاده تزئینی از ترندهای زودگذر.
خبرگزاری فارس : ترندهای شبکههای اجتماعی امروز به چنان نیروی محرّکی در صنعت سرگرمی تبدیل شده که هیچ اتاق نویسندگانی نمیتواند نادیدهشان بگیرد.از یک رشتۀ توییت تا چالشی در اینستاگرام، کافی است چراغ سبز مخاطبان آنلاین دیده شود تا از سوی تولیدکنندگان مورد توجه قرار بگیرد. امّا سؤال اصلی این است: آیا صرفاً چسباندن تکیهکلامهای وایرالی به بدنه یک فیلم یا سریال برای جذب مخاطب کافی است؟ پاسخ کوتاه «خیر» است؛ زیرا در بهترین حالت، محصول به جُنگی از شوخیهای تاریخمصرفدار بدل میشود. تجربه آثار موفق نشان میدهد کلید کار، قصهسازی پیرامون مسئله اجتماعی است؛ ترند باید جرقهای باشد برای پرداختن به دغدغهای حقیقی، نه آرایهای تزئینی.
ترند بهعنوان بستر بحران اجتماعیفیلم آمریکایی «زولا» (۲۰۲۱) نقطه عطف این رویکرد است. رشتهتوییت ۱۴۸پیامی در ظاهر درباره سفری پرحادثه بود، امّا سازندگان با تمرکز بر موضوع که نژادپرستی نظاممند بود، آن را فراتر از یک ماجراجویی وایرالی بردند.درنتیجه، فیلم نهتنها مخاطبان کنجکاو توییتر را داشت، بلکه توانست در بستر جشنواره ساندنس نیز بهعنوان اثری اجتماعی دیده شود.
نمونه مشابه در تلویزیون، سریال مستند درام «ترک تحصیل» است که از یک مجموعه پادکست برداشت شده است.این مجموعه صرفاً میتوانست گزارشی سرگرمکننده از اشتباهات الیزابت هولمز باشد، ولی نویسندگان روایت را به نقدی درباره سرمایهداری فناوریمحور بدل کردند. نتیجه، جوایز امی و گلدنگلوب و البته هشداری عمومی درباره یک فرهنگ.«فریبا»بنابراین میتوان از ترندها نیز برای پرداختن به دغدغهای که در فضای مجازی مورد توجه مخاطبان عام قرار گرفته است، مهندسی معکوس انجام داد؛ اما در قالب تصویر تلویزیون، سینما و تئاتر این روند بیشتر به استفاده از چند شوخی و تکهکلام وایرالی طنزآمیز تقلیل یافته است.در سالهایی که فضای مجازی به رقیبی جدی برای تلویزیون تبدیل شده، تجربههایی مشابه سریال «فریبا» که سال گذشته پخش شد چندان دیده نشده است؛ البته «فریبا» هم مستقیماً از یک ترند شبکههای اجتماعی ناشی نمیشد، بلکه قصد داشت پشتپرده اینفلوئنسری را به تصویر بکشد. اما «فریبا» نقطه شروع خوبی برای این مهندسی معکوس بود.
حاکمیت تولید کننده است یا مصرفکننده!در این تقابل که باید از ترند فضای مجازی صرفا برای خنداندن یا تکیه کلام استفاده کرد یا باید از دل آن به عنوان موضوعی اجتماعی سوژهای داستانی در آورد را باید توجه داشت.البته پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس، گفته است که ورود تکیهکلامها و اصطلاحات وایرالِ فضای مجازی به برنامهها و سریالهای تلویزیونی طبیعی است؛ چون رسانه باید واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی جامعه را بازتاب دهد و نمیتوان آن را از فضای عمومی جدا کرد.باید توجه داشت که وایرالیهای فضای مجازی به صرف ورود به عنوان چاشنی، مخاطب را سطحی بار میآورد و در اینجا تولید فرهنگ از جانب حاکمیت بیمعنی میشود و حتی نقش حاکمیت از تولیدکنندگی به مصرفکنندگی میرسد.
ترندها هم فرهنگساز میشوندترندها مثل آتش؛ روشنایی و گرما میدهند، اما اگر فقط دور شعله چشمگیرشان بچرخیم، زود خاموش میشوند. فیلمساز باهوش، این آتش را زیر دیگ داستانی پُرملات میگذارد تا محتوایی بجوشد که نهتنها لبخند لحظهای، بلکه بازتابی از وضعیت روز جامعه باشد. «زولا»، «ترک تحصیل» و تازهترین نمونه ایرانی، «فریبا»، نشان میدهند که میتوان از دل وایرالترین دادهها، روایتی استخراج کرد؛ به شرطی که قصه بر دوش مسئلهای واقعی باشد و تکیهکلام، چاشنی نه غذای اصلی.
مدیر مسئول : میلاد مانوسیان
خبرنگار : آرمین حضرتی
منبع : خبرگزاری فارس